ولی بازم با پای فشاری های خودم وعلاقه ای که به موسیقی داشتم سر از کار باز نزدم و هرگز پشیمون از ادامه راه نشدم. وبه این کار ادامه دادم. و خوب الان چند سالی هست که دیگه این کارو به صورت حرفه ای دنبال میکنم و اصولا تمام وقتم رو صرف این کار میکنم تا بتونم بهترین کار با کیفیت عالی بیرون بدم و به هیچ عنوان کارم رو سطحی دنبال نمیکنم.
بیشتر موزیک های خارجی گوش میدیم علاقه زیادی هم به مصاحبه کردن ندارم. دوست آروم و بی سرو صدا بیام بالا برخلاف دیگران خصوصیات اخلاقی من یا همیشه خیلی آروم هستم یا خیلی شوخی میکنم. با هرکسی نمی تونم بسازم خیلی حساس هستم.
آلبومهای مرتضی پاشایی
یکی هست: نخستین آلبوم مرتضی پاشایی که در سال ۱۳۹۱ منتشر شد. این آلبوم دارای ۱۲ قطعه است. ترانه سراهای این آلبوم، مهرزاد امیر خانی و علی بحرینی هستند. آهنگسازی این آلبوم را خود مرتضی پاشایی انجام داده و کار تنظیم را نیز مرتضی پاشایی و میلاد ترابی انجام دادهاند.
تک آهنگهای مرتضی پاشایی
-بغض (تقدیم به بنیامین بهادری) – روز برفی (همراه با محمدرضا گلزار) -ادعای عشق (نسخه غیر رسمی) – عصر پاییزی – جاده یک طرفه – نفس – به گوشت میرسه – بزار بگم – چند روز – چشمای من – چطور دلت اومد – دل من دل تو – دروغ دوست داشتنی – عشق من – گریه کن – ماه من – من و ببخش – مثل شیشه – میخوام بگم – میمیرم – تقصیر – تو فکرتم – تو راست میگی – یادته – یکی هست – زیادی – شاید بپرسی -ستایش -گل بیتا -روتو برگردون -حالا اومدی -تورفتی -گل اطلسی -بزار بگم -ماه من -قسم -آدم کش -ادم آهنی
غم موجود در آهنگها
به نظرم فضای کاری من، غمگین نیست، بلکه عاشقانه و احساسی است و من این فضا را دوست دارم. غم و شادی، حسی است که در همه آدمها وجود دارد و همه آن را تجربه میکنند. همه آنهایی که به ظاهر خوشحال و شاد هستند، در خلوتشان جایی برای فضای احساسی دارند. آن خلوت برای من مهم بود و دوست داشتم به آن راه پیدا کنم.
خودم هم بیشتر آهنگهای آرام و احساسی را دوست دارم. اما همه نوع موسیقی گوش میدهم. چون به تنظیم و آهنگسازی علاقه داشتم، همه نوع موسیقی که خوب بود را گوش میکردم تا فضای ذهنیام باز باشد و حتی الهام بگیرم و جلوی بروز خلاقیت من گرفته نشود.
همه چیز راجع به بیماری مرتضی پاشایی از زبان خودش
* مرتضی! در ماههای گذشته به قدری در مورد تو صحبت و روایتهای مختلفی منتشر شده که همه دچار یک سردرگمی پیچیده در مورد احوالات جسمی تو شدهاند. لطفاً یک بار برای همیشه درباره این صحبتها و بیماری و مشکلات جسمیات شفاف و صریح حرف بزن؟
همه آدمها در زندگیشان دچار برخی اتفاقات و مشکلات میشوند. خبر بیماریام به یکباره به من داده شد، ولی این موضوع آنقدرها هم تلخ و مهم نبود که خیلیها حتی ماجرای فوت من را هم پیش کشیدند!
* خُب این بیماری تا چه حد جدی و خطرناک بود؟
من آدمی هستم که در هر شرایطی سعی میکنم از زندگی لذت ببرم. هر مشکلی هر چقدر هم که بزرگ و سخت باشد، حل شدناش دست خود آدمهاست.
* خُب بعد از اینکه فهمیدی مشکل جسمیات جدی است، چه تغییری در زندگیات رخ داد؟ نگاهت به دنیا و زندگی تغییر کرد؟ هدفگذاریات برای آیندهات چطور؟
ببین من دچار یک بیماری شده بودم که باید دوران نقاهتاش را پشت سر میگذراندم. تحت نظر بودم و هیچ تغییری در زندگی من رخ نداد. زندگی من طوری است که همیشه سعی دارم آن را به بهترین شکل بگذرانم. انرژیای که در این مدت از طرف هوادارانم به سمتام آمد، باعث شد خیلی روحیه بگیرم. اگر آنها نبودند، باور کنید خودم را میباختم. فقط به عشق هوادارانم مبارزه میکنم. همهچیز هم تحت کنترل است. خدا را شکر میکنم بابت این اتفاق و تغییر که باعث شد از این به بعد حواسم به خودم و و ضعیت سلامتیام باشد.
* این ماجرا تغییری در رویه کاریات بهوجود آورد؟
نه. من تور کنسرتهایم را داشتم و مراحل درمانیام را در این مدت طی کردم. دکترها هم وقتی میدیدند که تا این حد انرژی دارم، کارشان را بهتر پیش میبردند. همزمان روی آلبوم هم زوم کرده بودم. قرار بود تابستان منتشر شود که حتماً این اتفاق خواهد افتاد. منظورم این است که بیماری اصلاً باعث نشده از کارهایم عقب بیفتم.